در ابتدا تو بودی
در انتها تو* ماندی....
*هنوز در جست و جوی این تو هستم
فقط میدانم که این تو به من خیلی نزدیکه و من از اون خیلی دور
تو* کیستی که من اینگونه به جد ّ در دیار رویاهای خویش با تو درنگ میکنم
ای دوست تو را بهر مکان می جستمهر دم خبرت از این و آن می جستمدیدم بتو خویش را، تو خود من بودیخجلت زده ام کز تو نشان می جستم
می کشانتم تا اسفل السافلین بودنم ونبودنت!
اینو نفهمیدم چی گفتیولی هر چی هست شما درست میگی...
تو* کیستی که من اینگونه به جد ّ در دیار رویاهای خویش با تو درنگ میکنم
ای دوست تو را بهر مکان می جستم
هر دم خبرت از این و آن می جستم
دیدم بتو خویش را، تو خود من بودی
خجلت زده ام کز تو نشان می جستم
می کشانتم تا اسفل السافلین بودنم ونبودنت!
اینو نفهمیدم چی گفتی
ولی هر چی هست شما درست میگی...