چندی است که تغییر شغل داده ام...
شغل خوبی است
هر روز که از خواب بیدار میشوم تصمیم میگیرم که با مردمی که خوشحال هستند کاری کنم که خوشحالی شان فزونی یابد.
و همچنین در این میان مردمی را می یابم که ناراحت و دل مرده و دل گیر هستند...در اینجا نیز تصمیمم بر این است که تا جایی که میتوانم آنها را از آن حال خارج کنم و تا جایی که میتوانم لبخند بر چهره زیبایشان بنشانم.
در این بین توهین میشنوم.و لب از هم باز نمیکنم
در این بین مسخره میشوم و لب از لب نمیگشویم.
سنگ صبوری بر زخم های دیگران هستم و خود از ترس زخم دیدن لب برای درد دل باز نمیکنم.
اما با همه ی اینها شغل خوبی است
به هر حال مردم را دلقک ها میخندانند.
والا چیزی که من براش کار کردم این حرفا نیست...
آب خنک خوری نفرستنش خوبه...
اون آدمی که تو هیوا بوده دیگه نیست...
اگه پیامی اومد و دعوتی شد ازت برای همکاری سرت کلاه نره جانا...من 3 ماه براش کار کردم و خیلی چیا اومده دستم...تنها هنرجو نبودم...
کلاهی که سر ما و چند تای دیگه رفت و دستمون به جایی بند نیست سر شما نره...
یه چیزایی شنیده بودم ولی باورم نمیشد.
اما اینی که تو میگی...
این حرفا به خیلی وقت پیش برمیگرده .به همون دوران اموزشگاه هیوا.
امیدوارم مشکلت حل بشه...
پیشنهادت روهم حتما به روی چشم میذارم...
ﭼﻲ ﺑﮕﻢ ﻛﻪ ﻧﮕﻔﺘﻨﺶ ﺑﻬﺘﺮﻩ ...
ﭘﻮﻝ ﺩﻭﻣﺎﻩ ﺭﻭ ﺩاﺩﻳﻢ(ﻫﻔﺘﺎﺩ ﻫﺰاﺭ ﺗﻮﻣﻦ)ﻓﻘﻄ ﻳﻪ ﺟﻠﺴﻪ ﺑﺮاﻣﻮﻥ ﮔﺬاﺷﺖ ﺩاﻳﺮﻩ ﺑﻬﻤﻮﻥ ﺩﺭﺱ ﺩاﺩ...ﺑﻌﺪﻡ ﻏﻴﺐ ﺷﺪ...
ﭼﻪ اﺗﻔﺎﻗﺎ ﻛﻪ اﻓﺘﺎﺩ و ﭼﻪ ﻣﺸﻜﻼﺗﻲ ﻛﻪ ﻭاﺳﻪ ﻣﻦ ﭘﻴﺶ اﻭﻣﺪ...
چی بگم والله...
آدم خوبیه ولی بعضی وقتا نمیتونم کاراش رو بفهمم
احتمالا یه کار مهم براش پیش اومده وگرنه کلاس رو ول نمیکرد
چه کرد با ما این جناب استاد...
هر چه بوده انشالله که خیره
به امید خدا که یاد گرفتین؟
استاد آفرینش تا اینجا هم اومده:)))))))))))))))
ول نمیکنن جانا
کجاهایی تو گلپسر؟!!!!!!!!!!!!!
شرمنده که نمیام و سر نمیزنم
کلا گرفتارم بد جور
سلام
شما از شروع کلاس های استاد آفرینش اطلاع دارین؟
خیر