تو تاکسی نشستم و دارم به آهنگ مورد علاقم گوش میدم... که یه اتفاق مضحک توجه راننده رو به خودش جلب میکنه و شروع میکنه درموردش به چرت و پرت گفتن ....
اصلا حوصله حرفاشو ندارم... شروع میکنم به بی اعتنایی ولی از اونجایی که به دور از ادبه هندز فری رو از گوشم در میارم و به حرفاش گوش میدم و و ادا در میارم که چه اتفاق جالبی بود ولی هر کاری میکنم نمیتونم تحمل کنم و بعد دوباره هنز فری رو میچوپونم تو گوشم و صدای آهنگ رو هم زیاد میکنم که صداش رو نشنوم ولی هنوزم داره حرف میزنه و هی داره کلافه ترم میکنه...
دیگه تحملم نموم شده
دست میبرم به هفت تیر و لوله ی هفت تیر رو میچسبونم روی شقیقش و داد میزنم که خفه شو ولی اون با یه نیش باز داره بهم میخنده
حالا تو اون وضعیت - عصبانی از دست راننده-اتفاق مضحک- سر و صدای ترافیک-هوای گرم -قطره عرق رو پیشونی راننده-عرق سرد تیره پشت من-اشعه ای از نور خورشید-بستن چشمها
صدای گلوله...
کاش مام خواب میدیم اونم از نوع جنگیش
چه جالبن شکلکاتون چند خریدین از کجا؟؟؟
خواب نبود که ..... تخیله
شکلک؟؟؟؟؟ چه شکلکایی؟؟؟؟؟ کدوم شکلک؟؟؟؟؟
نوروزت مبارک گلپسر
صدای گلوله وهمزمان صدای مامان جونت که لنگ ظهرشد پاشو
خب هر روز مشکلم با مامانم اینه که میخواد ساعت 1 ظهر بیدارم کنه
سال نو مبارک اقا حسین عزیز
یک سوال؟
چی زده بودی که این فانتزی داشتی؟
اصن حسین قبلی نیستی
از دست رفتی
من به صورت عادی اینجوریم
در اصل اون مواقع که شما فک میکنی عادیم یه چیزی زدم
ﻭﻭﻱ اﻱ ﺣﺮﻓﺎ ﭼﻲ ﭼﻴﻪ???
ﻣﻲ ﺭﻭﻡ ﺳﻴﺎ ﺷﺪﻩ???ﻛﻲ اﺯ ﺷﻤﻮ ﭘﻮﻝ ﻣﻴﮕﻴﺮﻩ ﻛﺎﻛﻮ???
اصا" دم شومو گرم
اﻭﻩ اﻭﻩ...
ﺧﻂﺮﻧﺎﻙ ﺷﺪﻱ
اﻭﻥ ﻫﻤﻪ ﻟﻂﺎﻓﺖ ﻛﺠﺎ ﺭﻓﺘﻪ???
ﻭﻛﻴﻞ ﺧﻮاﺳﻲ ﺗﺎﺭﻑ ﻧﻜﻨﻴﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﻣﻴﺎﻡ ﻭﻛﻴﻠﺖ ﻣﻴﺸﻢ
بعضی وقتا واقعا همچین احساسی بهم دست میده
باید کنترلش کنم
شما خانومی ... باشه حتما اگه مشکلی بود مزاحمت میشم
ولی بگم من پول ندارما!!!!