از انسانی که تویی قصه ها توانم کرد ، غم نان اگر گذارد
مرا دریاب همه هنگام ،گر توانیاز انسانی که تویی قصه ها توانم کرد ، غم نان اگر گذارد
مرا دریاب همه هنگام ،گر توانیپیوندها
جدیدترین یادداشتها
همه- حباب
- [ بدون عنوان ]
- [ بدون عنوان ]
- حجم قیرین
- تجدید خاطرات
- اتاق
- [ بدون عنوان ]
- [ بدون عنوان ]
- آغوشت اندک جایی برای زیستن اندک جایی برای مردن
- دلقک
- no thing else matter
- [ بدون عنوان ]
- [ بدون عنوان ]
- سفر
- تفکر خاص
- راننده تاکسی
- بد نبود
- [ بدون عنوان ]
- گاه میا گاه مرو خیز به یک بار بیا
- چه حال خوشیه مستی
- حس نفرت
- روزه گار
- گشنگی یه ملت
- عامل سرطان
- [ بدون عنوان ]
- فقط بکن
- گیرِ دل
- من مهمم... من مهممممم ...من مهممممممممم (به سبک جیگر بخونین)
- سخنی با نفس
- بعضیا هستن که اگه مثل بقیه نباشن یه اتفاقی می افته که بهت ثابت میشه این از بقیه بدتره
- [ بدون عنوان ]
- freedome
- 21 آذر زاد روز نقاش کلام
- ...
- من مُرد
- بعد از تو!!!!
- خعلی باحالین
- euphoria
- high satisfaction
- کاش زودتر اینو میفهمیدم
- هدف از تکراری بودن غیر تکراری بودنه
- painfull truth
- [ بدون عنوان ]
- یه نصیحت ساده
- به کسی نمیشه اعتماد کرد
- [ بدون عنوان ]
- خلاء
- نامه ای از طرف من به خودم
- انتخاب
- درد درون
نویسندگان
- black swan 298
بایگانی
- تیر 1394 1
- اردیبهشت 1394 2
- شهریور 1393 4
- مرداد 1393 2
- خرداد 1393 1
- اردیبهشت 1393 4
- فروردین 1393 2
- اسفند 1392 6
- بهمن 1392 5
- دی 1392 5
- آذر 1392 6
- آبان 1392 5
- مهر 1392 6
- شهریور 1392 7
- مرداد 1392 5
- تیر 1392 5
- خرداد 1392 12
- اردیبهشت 1392 29
- فروردین 1392 13
- اسفند 1391 12
- بهمن 1391 4
- دی 1391 11
- آذر 1391 10
- آبان 1391 4
- مهر 1391 3
- شهریور 1391 3
- مرداد 1391 22
- تیر 1391 12
- خرداد 1391 35
- اردیبهشت 1391 20
- فروردین 1391 15
- اسفند 1390 11
- بهمن 1390 16
آمار : 55506 بازدید
Powered by Blogsky
وای وای =وای فای
مغازه رفیقم وایساده بودم !!!
دختره اومد گفت :
آقا مودم “وای وای” دارین ؟؟؟
رفیقم گفت نه ولی مودم “وای فـــــــای” داریم بدم خدمتتون
دختره گفت : مرسی ، ممنونم و رفت !!!
من مونده بودم بزنم تو سر خودم یا شکممو بگیرم از زور خنده
آغو بدترش اینکه من نیمی از زندگیم تو بلاگفاست الان باز نمیکنه برم برش دارم هرچی اطلاعات میخوام تو یه وب اختصاصی جدا از این دو وبم دارم میزارم
آغو فحش دادن حلاله؟
حلال تر از شیر مادر
راحت باش
آخه بیکاری اطلاغات میزاری تو بلاگفا ؟؟؟؟
اه این بلاگفام که آسفالتمون کرد
هاوالله
قسمت نظراتتون کار نمیکنه نظر بدم
مردشورش رو ببرن
یعنی واقعا خجالت نمیکشی
این که توی فیس بوک بود
یکم از خودت خلاقیت داشته باش پسر
اونی که تو فیس بوک بود رو هم خودم نوشته و پخش کرده بودم
خلاقیت از این بیشتر میخوای
به هر حال یا به حر حال؟
آقا خبرگذاریشونم ایراد داره
همون به حر حال درستتره ملا نقطه ای
ایراد داشته دیگه ...
نه چادری نبود...
میخواسته یه پیتزا گیر من بیاد
به حر حال
اینجوری خبر بهم دادن
آقا میگفت چکارست دوست ما هم مونده بود چی بگه
گفت دانشجو هست...از چند نفرم پرسید اونام گفتن همچسن کسی نیست
من گفتم یا اسم یا فامیلیش رو با کمی تغییر گفته...
نه بابا اسم و فامیل من درسته
دستش درد نکنه...یه پیتزا نصیب من کرد
شما چه جوری میتونید وارد وب من بشید؟من با هر مرور گری میرم ارور میده...کل وبلاگای بلاگفا رو نمیتونم برم و برام ارور میده
اها
رفیقتونم که چادر سیاه برش بود
حالا موندم چرا این رفیق ما دروغ گفته؟
بیخیال
خوش به حال شما شد دیگه
من با گوشی میام ....
ایشالا درس میشه
اینترنت ایرانه دیگه...
پس من برد کردم
از اون پسره که شیرینی میگرفت پرسید...به قول دوستم سیبیلش مثل ب بود
سعید رو میگی؟
از دست این بشر
اره بامن شوخی داره حالا امشب میاد خونه باهاش دعوا میکنم که چرا دروغ گفته ....
ولی خوش به حالت شد ها
جدی جدی فک میکردی من اسمم و دروغ گفتم؟
نکنه تو اسمت الکی باشه؟
ممنون...خب دیگه تقصیر خودت بود که نبودی
داشتیم از دفتر میومدیم با یکی از همکاران گفتم اینجا نمایشگاه هست یکی از دوستان وبلاگی هم اینجاست...گفت اسمش چیه بریم ببینیمش...گفتم اسم و فامیلش رو گفته ولی عمرا اگه درست گفته باشه...
اونم گفت نه بابا درست گفته چرا بیخود بگه...شرط بستیم رو شام پیتزا...اومد پایین گفت با آقای فلانی کار دارم گفتن اصلا همچین اسم و فامیلی نداریم...ما هم تا تنور داغ بود نون رو زدیم بهش و همون موقع ازش پیتزا گرفتیم
هههههه
شرط بندی خوبی بوده
ولی در حقیقت اون شام رو تو باید میخریدی
چون من مطمءنم که اسم و فامیلم و درس گفتم
حتما از جای درس نپرسیدی
تازه اون نمایشگاه که مال من نبود مال رفیقام بود اگه از اونا میپرسیدی راهنماییتون میکردن
کسی اونجا منو نمیشناسه به غیر از 4 نفر که نمایشگاه گذاشتن
بخاطر شما یه پیتزا دیشب نصیب من شد
واقعا؟
نوش جونتون
بازم که تک خوری کردی ؟
ولی چرا به خاطر من؟
وای وای
اگه من اونجا بودم نمیگفتم نه میگفتم منظورتون همون وای فای هست؟خودش دوزاریش میوفتاد
حالا بدبخت یه اشتباهی کرده باید ازش بخندی؟
ان طوری هم میشد گفت
ولی دیگه سوژه واسه خنده نداشتیم که....
حکیمی میگفت
با هم بخندیم .
نه . به هم به خندیم
دلتنگ بودما
عجیب ولی ترس منو وادار به عقب نشینی کرد میزنی تو سر خودت چون تورو جیگر فرض کرد
نگرفتم منظورتو؟؟؟؟؟؟
آخر سواده
احتمالا
صد در صد