-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 16 دیماه سال 1392 14:55
اگه از کسی انتظاری نداشته باشی توقعی هم ازشون نداری در نتیجه به خاطر کارهاشون هم نه ناراحت میشی نه عصبی فوقش میگی فلانیه دیگه ازش انتظاری نیست
-
freedome
شنبه 14 دیماه سال 1392 13:54
دلم میخواد آزاد و بی قید و بند به هر چیزی باشم برم یه جای دور و هر چقدر که دلم خواست پول خرج کنم .... بدون اینکه به تموم شدنش فک کنم دلم میخواد یه جا بیوفتم و هیچ کاری نکنم ... بدون اینکه به بدبختیای بعدش فک کنم دلم میخواد از اینجا برم به هر کجا که شد .... بدون اینکه به فکر خبر دادن و جواب پس دادن بعدش باشم کلا دلم...
-
21 آذر زاد روز نقاش کلام
شنبه 23 آذرماه سال 1392 15:04
به مناسبت ۲۱ آذر ماه، هشتاد و هشتمین زادروزِ نقّاشِ کلام، احمد شاملو ای ستاره جاودان آسمان ایران، روشنی بخشِ راه آزاد مردان، آوا دهنده دلتنگی های زنده داران راهِ روشنایی، مهربان ترین دوست و بزرگوارترین پدر برای شاگردان، نامت هم چون نام ایران پاینده همچون دماوند استوار و سرافراز باد و سروده هایت برای روح آواره در کویر...
-
...
جمعه 15 آذرماه سال 1392 16:51
انگار که با ماشینی فوق سریع در جاده ای بی پایان و مستقیم باشم و از روندن هم خسته نشم ...
-
من مُرد
یکشنبه 10 آذرماه سال 1392 10:30
من مُرد , من آخرین نفساش رو دیشب کشید , من رفت... الان بعد رفتن من , خودم موندم و خودم ... یعنی همه چیز تموم شده ؟؟؟ من که باور نمیکنم , اصلا باورم نمیشه بعد از اون چه کار کنم , ,وقتی بود لحظه لحظه ی زندگیم را یا با خودش یا با یادش خاطره میکردم, اما بعد رفتنش چه طور؟ اون که رفت... من هم مُرد حالا چه طور خودم زندگی...
-
بعد از تو!!!!
یکشنبه 10 آذرماه سال 1392 10:23
همیشه به این فکر میکنم که اگه ردم کنه دنیا بعد از اون برام چه شکلی میشه؟؟؟؟؟ آخه اگه الان دارم درس میخونم به خاطر اونه... اگه دوست دارم چه طوری زندگی کردن رو یاد بگیرم به شوق اونه... اگه خوشحالم به خاطر اونه ... اگه ناراحتم به خاطر اونه ... اگه میخندم باعث و بانیش اونه ... اگه گریه میکنم دلیلش اونه ... اگه دارم زندگی...
-
خعلی باحالین
پنجشنبه 7 آذرماه سال 1392 18:20
خیلی با حال بود حیفم اومد شما هم حالشو نبرید آﻣﺮﯾﮑﺎ ﭼﻬﺎﺭ ﺷﻨﺒﻪ ﺑﻪ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺣﻤﻠﻪ ﻣﯿﮑﻨﻪ !!! ﯾﻪ ﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪ ﯼ ﺍﺭﺩﻧﯽ ﺧﺒﺮ ﺯﺩﻩ ﮐﻪ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﭼﻬﺎﺭ ﺷﻨﺒﻪ ﺑﻪ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺣﻤﻠﻪ ﻣﯿﮑﻨﻪ، ﺍﯾﻨﺎ ﻫﻢ ﮐﺎﻣﻨﺘﻬﺎﯼ ﺯﯾﺮ ﺍﻭﻥ ﺗﻮ ﯾﻪ ﺳﺎﯾﺖ ﻓﺎﺭﺳﯽ! . >>>* ﻣﺎ 4 ﺷﻨﺒﻪ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﻟﻄﻔﺎ ﺑﻨﺪﺍﺯﯾﻦ ﺟﻤﻌﻪ . >>>* ﻣﻦ ﭼﻬﺎﺭﺷﻤﺒﻪ ﭼﮏ ﺩﺍﺭﻡ ! . >>>* ﻣﻨﻢ...
-
euphoria
دوشنبه 4 آذرماه سال 1392 20:15
The sense of being with you is like the sense of being hot chocolate in a cold morning sweet, warm and full of calm senses حس بودنت مثه بودنه شکلات داغ تو یه صبح سرده... شیرین و گرم و ارامش دهنده
-
high satisfaction
پنجشنبه 30 آبانماه سال 1392 17:42
همه میتونن اسمت رو صــدا ڪـنن اما ڪم هستن ڪسایے ڪه وقتے اسمت رو صــدا میزنن لـــذت میبرے و با تمام وجود دوس دارے در جوابشون بگے: جاااانم...!
-
کاش زودتر اینو میفهمیدم
چهارشنبه 22 آبانماه سال 1392 23:53
عمری تو فکر این بودم که همه چیز رو میدونم و دیگه کم ندارم ... هر چی باشه من بلدم هیچ جا هم کم نمیارم اما الان مدتهاست که واقعیت مثله دو تا دست سنگین خورده تو سرم مدتهاست دنیا بهم فهمونده که چقدر نفهمم.... مدتهاست شیرفهمم کرده که هیچی نیستم به خاطر همین دیگه خجالت میکشم تو جمع اون ادمایی برم که براشون کرکری میخوندم و...
-
هدف از تکراری بودن غیر تکراری بودنه
چهارشنبه 22 آبانماه سال 1392 23:12
از روزهای تکراری ، استفاده ای غیر تکراری بکنید شاید هدف از اینهمه تکرار، همین باشد . . .
-
painfull truth
شنبه 18 آبانماه سال 1392 19:57
the truth is everyone is going to find the ones worth suffering for bob marley
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 9 آبانماه سال 1392 11:42
چه هوای دلچسبیه وقتی که شروع به باریدن میکنه همه ی دل مردگیا رو بدی ها رو دودا رو همه ی دردا رو با خودش میشوره و میبره وقتی که میباره یه جورایی آدم رو سبک میکنه چه چیز دل چسبیه این بارون این اشک
-
یه نصیحت ساده
جمعه 26 مهرماه سال 1392 11:40
-
به کسی نمیشه اعتماد کرد
جمعه 26 مهرماه سال 1392 11:29
یاد گرفتم وقتی زمین خوردم خودم بلند شم نه اینکه دست کسی رو بگیرم چون همونی که دستمو میگره یه روز جوری زمینم میزنه که شاید دیگه هیچ دستی نتونه از زمین بلندم کنه
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 18 مهرماه سال 1392 15:22
همیشه چنین بوده اشباح به درون خرابه های افکار نفوذ میکنند افکار شبح گونه ای از آینده به روی دیدگان فرد میاورند از آینده ای نامعلوم که حقیقتش را حتی اشباح هم نمیدانند این سراب از آینده میشود همه چیز فرد تا جایی که فرد را وادار به هرگونه عملی میکند چه معقول و چه نامعقول هر چند معقول و نامعقول را افراد دیگر از بیرون مشخص...
-
خلاء
سهشنبه 16 مهرماه سال 1392 11:10
وقتی که زمان سقوط فرا میرسد ! سقوط به عمق دره ای بی پایان سقوط به درون خلاء ای همراه با احساس گرانشی قوی گرانش خلاء ای که بعد از سقوط تو را به درون میکشد و وزنی که از این خلاء روی خودت احساس میکنی .... وزنی که باعث شکسته شدن تو در درون خودت میشود
-
نامه ای از طرف من به خودم
چهارشنبه 10 مهرماه سال 1392 23:35
تو هم یه روز بزرگ میشی رویاهای خودت رو دنبال میکنی به قدر تلاشی که میکنی به رویاهات دست پیدا می کنی ... و به قدر تلاش هایی که نمیکنی از رویاهات دور میشی وقتی به یکی از رویاها میرسی حریص تر میشی که رویای بعدیت رو به چنگ بیاری ... و اگه به یکی از رویاهات نرسی شور و شوقت رو کمی از دست میدی... والی نباید امیدت رو از دست...
-
انتخاب
چهارشنبه 3 مهرماه سال 1392 14:59
از گریز ساعات به خشم می آمدم. ضرورت انتخاب همیشه برایم تحمل ناپذیر بود.انتخاب در نظرم بیش از آن که برگزیدن باشد طرد چیز هایی بود که برنمی گزدم.کوتاهی ساعات را و این نکته راکه زمان یک بعد بیش ندارد به نحوی حراس اور احساس میکردم . مسیری بودکه ارزو میکردم هر چه فراخ تر باشد . زیرا هوس هایم با شتافتن در ان ناگزیر یکدیگر...
-
درد درون
شنبه 30 شهریورماه سال 1392 10:05
چنان غمگینم، که در من هزار سگ بهدنیا نیامده به هزار کودک بهدنیا نیامده پارس میکنند شعری از نیکیتا استانسکو
-
جمع اضداد
پنجشنبه 28 شهریورماه سال 1392 23:04
بنا به یک اسطوره آفرینش مغولی: سگی وحشی , کبود , آبرنگ در آغاز آمد پدید از نهفت قضایش رقم زد سپهر بلند که ماده گوزنی ورا باد جفت و بدین گونه داستانی عشقانه شروع می شود: سگ وحشی با شهامت و قدرتش , ماده گوزنی با لطافت , اشراق و زیباییش. شکارچی و شکار به هم می رسند , به هم دل می بازند . بنا به قانون طبیعت , یکی باید...
-
تنفر هم چیز خوبیه
چهارشنبه 27 شهریورماه سال 1392 19:41
بیزار باش از معشوقی که اسم هرزگی هایش را بگذارد "آزادی" اسم نگرانی هایت را بگذارد "گیر دادن" و برای بی تفاوتی هایش "اعتماد داشتن به تو" را بهانه کند ...
-
انشاء
شنبه 23 شهریورماه سال 1392 23:59
موضوع انشاء : " می خواهم فاحشه شوم " نویسنده: از افکار معصوم دختری 10 ساله . . . . . . . . . . شاید اولین باراست که یک دختر بچه ده ساله چنین شغلی را انتخاب کرده !!! خوب نمی دانم که فاحشه ها چه کار می کنند ... ولی به نظرم شغل خوبیست ! خانم همسایه ما فاحشه است (این را مامان گفت!) ، تا پارسال دلم می خواست مثل...
-
چندین قرن سکوت
جمعه 8 شهریورماه سال 1392 23:03
امروز میخوام حقیقتی رو بگم که چندین قرنه تو خودم نگهش داشتم ... اون زمونا جوون بودم و دلم میخواست دنیا رو بگردم به خاطر همین خر دونکیشوت رو خریدم 4 سکهی نقره و افتادم به راه... تو راه از خیلی شهرا عبور کردم و خیلی اتفاقات دیدم ولی این اتفاقی که میخوام براتون تعریف ( بر وزن تحریف) کنم از همش براتون آشنا تره اتفاقی که...
-
افسانه آفرینش
چهارشنبه 6 شهریورماه سال 1392 14:34
تقریبا 7 روز قبل از حادثه ی big bang بود و ما تو فضا و معلق بودیم و از این اوضاع ناراضی که پیش خودمون گفتیم چی کنیم چی نکنیم ... رفتیم پیش خدا و بهش گفیم خدا جون قربون اون قد و بالات آخرش میخوای چی کار کنی ما رو تو فضا آلاخون والاخون گذاشتی به اَمون نمیدونم چی که چی بشه ؟؟؟؟؟ یه خاکی تو سر ما بریز تا از این دربه دری...
-
جریان حمله ی من به یونان
جمعه 1 شهریورماه سال 1392 23:01
آقا 600 یا 700 سال قبل از میلاد بود و ما هم که جوون, داشتیم تو تخت جمشید با اسب یورتمه آزاد میرفتیم که یَک هو خبر رسید اسکندر رسیده به در وازه های شهر و اردوگاهشو زده میخواد حمله کنه اقا ما تا این و شنیدیم با همون اسبه به تاخت رفتیم سمت یونان... 6 ماه و 13 روز تو راه بودم و داشتم چهار نعل میرفتم که 1 کیلومتری شهر آتن...
-
sometime
چهارشنبه 30 مردادماه سال 1392 17:47
یه وقتایی هست میبینی خودتی و خودت ! دوست داری ولی همدرد نداری... خونواده داری ولی حمایت نداری... عشق داری ولی تکیه گاه نداری ... مثل همیشه... همه چی داری ولی هیچی نداری
-
beging
چهارشنبه 23 مردادماه سال 1392 13:59
از هر چیزی که رنگ التماس بگیرد متنفر میشوم حتی اگر آن چیز زندگی باشد
-
some advice
پنجشنبه 17 مردادماه سال 1392 15:22
1- هر اتفاقی که افتاد نیازی به گفتنش نیست... 2- تا وقتی کاری تموم نشده هیچکس نباید در رابطه با اون چیزی بدونه... 3- حرف یه نفر دیگه رو پیش یه نفر دیگه نگو... 4- نیازی نیست که بقیه بفهمن تو داری چی کار میکنی... 5- هر کاری که انجام میدی یه راز بزرگه که با فاش شدنش شخصیت تو به خطر میافته... 6- هر حرفی که در مورد کسی یا...
-
نو رسیده
پنجشنبه 3 مردادماه سال 1392 17:48
در دومین روز از این ماه خیلی گرم اتفاقی افتاد که گرما و صمیمیت خونواده ما دو چندان شد دلیل این گرما و صمیمیت هم day 2