از انسانی که تویی قصه ها توانم کرد ، غم نان اگر گذارد
از انسانی که تویی قصه ها توانم کرد ، غم نان اگر گذارد

از انسانی که تویی قصه ها توانم کرد ، غم نان اگر گذارد

مرا دریاب همه هنگام ،گر توانی

بعد از تو!!!!

همیشه به این فکر میکنم که اگه ردم کنه دنیا بعد از اون برام چه شکلی میشه؟؟؟؟؟

آخه اگه الان دارم درس میخونم به خاطر اونه... اگه دوست دارم چه طوری زندگی کردن رو یاد بگیرم به شوق اونه... اگه خوشحالم به خاطر اونه ... اگه ناراحتم به خاطر اونه ... اگه میخندم باعث و بانیش اونه ... اگه گریه میکنم دلیلش اونه ...

اگه دارم زندگی میکنم و نفس میکشم با یاد اونه ... اگه گاهی هم از زندگی خسته میشم و آرزوی مرگ میکنم دلیلش اونه...


اگه ردم کنه ....

بعد از اون لحظه به چی فکر کنم؟؟؟ دنبال چه کاری برم ؟؟؟ به شوق دیدن کی هر روز برم دانشگاه و سر کلاس بشینم؟؟؟

برای کی زحمت بکشم؟؟؟ برای کی زجر بکشم؟؟؟ 

اصلا به شوق چی زندگی کنم ؟؟؟ 

از وقتی خودمو شناختم برای تو زندگی کردم ... بعد تو نه میتونم جایگزینی برات پیدا کنم ... نه میتونم برای خودم زندگی کنم...


بعد از تو هیچ کاری بلد نیستم .... بعد تو نمیخوام بخندم ... بعد تو شور و شوقی ندارم ... بعد تو نه دوست دارم گردش برم نه دوست دارم تو خیابونا الکی تاب بخورم نه دوست دارم به خودم برسم نه میخوام کسی رو ببینم و نه دوست دارم با کسی حرف بزنم 



فقط دلم میخواد یه گوشه تاریک بشینم و وقت تلف کنم




امضائ:black swan

نظرات 1 + ارسال نظر
ﺁﺳﻴﻪ یکشنبه 10 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 03:16 ب.ظ http://neveshtehayea30.blogfa.com

اﻻﻥ ﺩﻧﻴﺎ اﺳﺘﻌﺎﺭﻩ ﺩاﺷﺖ???
ﺗﺎ ﺯﻣﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺭﺩﺕ ﻧﻜﺮﺩﻩ ﺧﻮﺵ ﺑﺎﺵ..

دیگه تموم شد زمانی نمونده

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد