از انسانی که تویی قصه ها توانم کرد ، غم نان اگر گذارد
از انسانی که تویی قصه ها توانم کرد ، غم نان اگر گذارد

از انسانی که تویی قصه ها توانم کرد ، غم نان اگر گذارد

مرا دریاب همه هنگام ،گر توانی

عید داره میاد!!!!

خب امسال هم داره تموم میشه و داریم میریم تو سال دیگه...

ننه سرما هم که داره شال و کلاه میکنه که بره و جای خودشو بده به عمو نوروز... با اون صورت سیاه و لباس قرمز جلفش

ولی به هر حال این سالی که گذشت برا من که پر بود از اتفاقات شیرین و ناشیرین که بین لحظه لحظه های عمرم رو پر میکرد و امیدوارم سال دیگه هم همینجوری باشه

با تموم خوشی و ناخوشی ولی دوست درارم قسمت سختی هاش بیشتر باشه ولی نه تا جایی که دهنم و سرویس کنه فقط یه کم بیشتر تا در قدر خوشی هام و بدونم

امسال سالی بود که من از چند تا از دوستام دور افتدم که خیلی ناراحتم کرد و از چند تا از دوستای دیگه هم دور افتادم که از این بابت خیلی خوشحالم

و همچنین رفیقای جدیدی پیدا کردم و باچنتاشون صمیمی شدم

یکی از بزرگ ترین کارایی که کردمم تو این سال بود ...من نقاشی کردن رو تو این سال شروع کردم...

و خیلی چیزای دیگه که همین الان داره به یادم میاد و بهتره که همون تو ذهن خودم بمونه


با این همه برای هممون ارزوی خوشبختی تو سال جدید رو دارم

و امید وارم تو این ال بتونیم زندگی کردن رو یاد بگیریم


زندگی یک آرزوی دور نیست

             زندگی یک جست و جوی کور نیست

زیستن در پیله ی پروانه نیست

            ... زندگی کن زندگی افسانه نیست


با آرزوی بهترین ها....

پست قبل

تا حالاسابقه نداشته اومدم وبلاگ دیدم ۴ تا نظر تایید نشده دارم


-------------------------------------------------------


منظورم رو اشباه برداشت نکنین


این ۴ نظر برا یه پست نبود

فقط وقتی اومدم تو مدیریت وبلاگ دیدم مجموع نظرات تایید نشده ده ۴ تا

بر خواهم گشت

الان در آستان قدس رضویم 

دعا گوی همتون

چن روز دیگه برمیگردم 

فهلا بای 

تا بعد عید

پول دانشگاه

این ترمی پول پیش باید بدهی 

ترتیب سبیل و ریش باید بدهی 

عشق است غذای سلف سرویس نیست 

بچه! تو هنوز فیش باید بدهی 

 

 

....................................... 

 

دیگه از هرچی عشقه بدم میاد 

کلا از این کلمه متنفر شدم اصلا دوس ندارم به زبون بیارمش  

یه جوری کلیشه ای شده هر کی از راه میرسه میگه  

شد ورد زبون همه 

بدم میاد ازش

دارا و ندار

انسان همیشه انسانه... 

انسانه تازه وجود نداره... 

هممون سعی کردیم جامعه ای خلق کنیم که هیچ چیز برای حسادت به همسایت وجود نداشته باشه... ولی همیشه چیزی برای حسادت کردن هست... 

یه لبخند... یه دوستی ...  

چیزی که نداری و میخوای داشته باشی. 

تو این دنیا همیشه دارا و ندار وجود داره...  

دارای نعمت و نداره نعمت...دارای... و ندار...  

دنیا هیچ وقت تغییر نمیکنه

missed

همه چی روبه راهه... 

والدین خوب  

خونواده ی خوب 

اقوام خوب 

دوستای خوب 

به طور کل یه زندگی خوب با ادمایی که دوستت دارن  

به نظر همه چی خوبه و هیچ کمبودی نداری و خوشحالی 

اما میفهمی که یه چیزی اشتباهه , یه چیزی کمه , یه چیزی این وسط گم شده 

واقعا نمیدونم چرا نمیتونم خوشحال باشم همیشه یه جای خالی رو حس میکنم که فک نکنم بشه با هیچ چیزی پرش کرد 

به نظر یه چیزی درون من گم شده

bad is good

من آدم بدی هستم و این خوبه... 

من هیچ وقت آدم خوبی نمیشم و این اصلا" بد نیست... 

من فقط میخوام خودم باشم!!!!

طبیعت زندگی*

طبیعت زندگی ابدی از نتایج حرفها و اعماله.

این حقیقت ادامه داره و تو تمام زمانها وجود داره.

زندگیمون مال خودمون نیست . از شکم مادر تا لحظهء مرگ به دیگران محدودیم.

گذشته و آینده با هر بدی و خوبی

آیندمون رو دو باره میسازیم. نتایج زندگی های متعدد یکی هستن و در تمام ابدیت تکرار میشن

ایمان دارم همیشه فقط یک در وجود داره که وقتی بسته میشه یک در دیگه باز میشه

اگه نتونم بهشت رو تصور کنم ولی میتونم امید کامل رو تصور کنم...


****************************************


*قسمت پایانی فیلمcloud atlas

عیدی

عید به اون کسایی که مرفح هستند و توان خرید دارند پیشاپیش مبارک


ما هم هر وقت تونستیم یه عید برا خودمون بعدا" میگیریم


***************

آقایون و خانومها اشتباه نشه منظورم از عید روز مهندس بود....

بدون شرح

آخه چرا من نمیفهمم


استادمون میگفت:

نفهمیدن درد داره

درد هم فریاد

بیگانه

در برابر این شبی که پر از نشان ستاره ها بود من برای اولین بار خود را دست بی قیدی و بی مهری جذاب دنیا سپردم. و از اینکه درک کردم دنیا اینقدر به من شبیه است و بالاخره اینقدر برادرانه است حس کردم که خوش بخت بوده ام و باز هم خواهم بود .برای اینکه همه چیز کامل باشد وبرای اینکه خودم را کمتر حس کنم برایم فقط این آرزو باقی مانده بود که روز اعدام تماشاچیان بسیاری حضور بهم برسانند و مرا با فریادهای پر از کینه خود پیشواز کنند

آرنیکا خانوم

ایشون خانم آرنیکا خانوم هستن

به عبارتی یکی از عشقای من که مثل بقه ی عشقام به من مَحَل(مَهَل)( نمیدونم کدومش درسته) سگ هم نمیزاره .حالا ما اینو به یه امیدایی کشیدیم بازم اِفاقه نکرد