از انسانی که تویی قصه ها توانم کرد ، غم نان اگر گذارد

از انسانی که تویی قصه ها توانم کرد ، غم نان اگر گذارد

مرا دریاب همه هنگام ،گر توانی
از انسانی که تویی قصه ها توانم کرد ، غم نان اگر گذارد

از انسانی که تویی قصه ها توانم کرد ، غم نان اگر گذارد

مرا دریاب همه هنگام ،گر توانی

بدون شرح

آخه چرا من نمیفهمم


استادمون میگفت:

نفهمیدن درد داره

درد هم فریاد

black swan پنج‌شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 09:30 ق.ظ
نظرات 3 + ارسال نظر
آسیه پنج‌شنبه 22 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 05:29 ب.ظ http://neveshtehayea30.blogfa.com

پس من همیشه نمیفهمم که فریاد میزنم...
نفهمیدن=درد
درد=فریاد
نفهمیدن=>فریاد

آورین....

یه رابطه ی ساده ی هندسی

A-R-I-Y-A پنج‌شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 02:58 ب.ظ http://yad-e-ayyam.mihanblog.com/

خب پس اگه فهمی نیست پس دردی هم نیست در نتیجه فریادی هم نیست .
نگران نباش موقعش که برسه میفهمی . بزودی

انشالله..

A-R-I-Y-A پنج‌شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 01:19 ب.ظ http://yad-e-ayyam.mihanblog.com/

حرف استادتون کاملا متینه . اما به نظرم این درد رو موقعی که نمی فهمیم حس نمی کنیم . موقعی که میفهمیم نمی فهمیدیم حس میکنیم
راستی قسمت آخر پستتون نیاز به ویرایش نداره ؟؟؟!!!

خو من الان نفهمیدم که نمیفهمم

بقیه بهم میگن نفهم


بله حرفتون کاملا" متین الساعه درستش میکنم!!!!

ممنون از گفتنتون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد