از انسانی که تویی قصه ها توانم کرد ، غم نان اگر گذارد
از انسانی که تویی قصه ها توانم کرد ، غم نان اگر گذارد

از انسانی که تویی قصه ها توانم کرد ، غم نان اگر گذارد

مرا دریاب همه هنگام ،گر توانی

بعضیا هستن که اگه مثل بقیه نباشن یه اتفاقی می افته که بهت ثابت میشه این از بقیه بدتره

مثه فحش میمونه لا مصب

هی میگن چته که همچین میکنی؟؟؟؟

میگم آخه به شما چه که فوضولی میکنید

........................

یه جا میگه نمیتونی بفهمی 

یه جا دیگه میگه همه ی اون چیزی که فک میکنی فهمیدی درسته 

هی دارم به خودم میقبولونم که نه... این یکی یه فرقایی با بقیه داره

پشت سرش اطمینان پیدا میکنم که نه... این هم مثله بقیس


فقط این وسط تو کار خودم موندم....

اون که کار اشتباهی نمیکنه ...فقط مثله بقیَس 

من چرا دارم خودمو عذاب میدم؟؟؟

نظرات 2 + ارسال نظر
ﺁﺳﻴﻪ سه‌شنبه 17 دی‌ماه سال 1392 ساعت 02:25 ب.ظ http://neveshtehayea30.blogfa.com

ﺧﺐ ﻧﮕﺮاﻧﺘﻦ ﻣﻴﺨﻮاﻥ ﺑﺪﻭﻧﻦ ﭼﺘﻪ...
اﻭﻧﻲ ﻛﻪ ﻣﺜﻞ ﺑﻘﻴﻪ ﻓﻜﺮ ﻣﻴﻜﻨﻲ ﻧﻴﺲ ﺩﻭ ﺣﺎﻟﺖ ﺩاﺭﻩ ﻳﺎ ﺑﻬﺘﺮ اﺯ ﺑﻘﻴﺲ ﻳﺎ ﺑﺪﺗﺮ اﺯ ﺑﻘﻴﺲ...
اﮔﻪ ﺑﺪﺗﺮﻩ ﺧﻮﺩﺗﻮ ﻋﺬاﺏ ﻧﺪﻩ و اﮔﻪ ﺑﻬﺘﺮﻩ ﺣﻔﻆﺶ ﻛﻦ...

نگران نیستن میخوان کفر منو درآرن
بهتر نداره یا مثل بقیه هست یا ازشون بد تره

پسر قد بلند سه‌شنبه 17 دی‌ماه سال 1392 ساعت 02:34 ق.ظ http://ambers.rozblog.com

چرا اینجوری میشه!!
من صد بار تا حالا به خودم گفتم نه دیگه این مث بقیه نیست اینقدر هم احمق نیستم که اشتباه کنم این از بقیه خیلی بهتره و میشه بهش اعتماد کرد!!
اما دریغ!!
همچین باهات میکنه که تمام قبلیا پیشش کم میارن

یکی از اشتباهات بزرگ تو زندگی اعتماد کردن به آدمیه که نباید بهش اعتماد کرد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد