از انسانی که تویی قصه ها توانم کرد ، غم نان اگر گذارد
از انسانی که تویی قصه ها توانم کرد ، غم نان اگر گذارد

از انسانی که تویی قصه ها توانم کرد ، غم نان اگر گذارد

مرا دریاب همه هنگام ،گر توانی

مگه من چند روز از عمرم مونده ....؟؟؟؟؟؟ 

 

یه امروز بود که داره تموم میشه 

یه فردا میمونه که معلوم نیست باشم یا نباشم 

یا اصلا میاد یا نمیاد  

 

پس الان رو عشقه.....

 

نظرات 5 + ارسال نظر
ﺁﺳﻴﻪ پنج‌شنبه 17 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 02:18 ق.ظ http://neveshtehayea30.blogfa.com

ﻧﻮﭺ...
ﺷﻴﺮﻳﻨﻲ ﻣﻮاﺭﺩ ﺧﺎﺹ ﻓﻘﻄ ﻣﻴﭽﺴﺒﻪ
اﺯ اﻭﻥ ﻣﺮاﺳﻤﺎ ﻛﻪ ﺗﻮﺵ ﻣﻴﺨﻮﻧﻦ اﻭﻥ ﻛﻪ ﺷﺎﺩﻩ ﺷﺎ ﺩﻭﻣﺎﺩﻩ اﺯ ﭼﺸﺎﺵ ﺷﺎﺩﻱ ﻣﻴﺒﺎﺭﻩ

والله اگه شیرینی شوما باشه
حتما میخوریم

ﺁﺳﻴﻪ سه‌شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 10:42 ب.ظ http://neveshtehayea30.blogfa.com

ﺟﺎﻧﺎ ﺷﻴﺮﻳﻨﻲ ﺧﻮﺭﻭﻥ ﺩﺭ ﺭاﻩ ﺩاﺭﻳﻢ ﺁﻳﺎ????

اره چرا که نه
تو راه که داریم میریم اینقدر شیرینی میخوریم که بوپوکیم

ﺁﺳﻴﻪ چهارشنبه 9 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 11:37 ب.ظ http://neveshtehayea30.blogfa.com

ﺗﺎ ﻣﻴﺘﻮﻧﻲ ﻋﺸﻖ ﻛﻦ و ﻋﺸﻖ ﺑﻮﺭﺯ ﺟﺎﻧﺎ...

همچی بگی نگی دارم سعیم رو میکنم

نقاشچی دوشنبه 7 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 10:11 ب.ظ

نه دیگه همه چیز که نه

مگر به چه چیزهایی شما فکر میکنید که بعضی هاشان را عشق نیست؟

نقاشچی دوشنبه 7 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 09:49 ب.ظ

الان و خودت رو عشقه

همه چیز رو عشقه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد