از انسانی که تویی قصه ها توانم کرد ، غم نان اگر گذارد
از انسانی که تویی قصه ها توانم کرد ، غم نان اگر گذارد

از انسانی که تویی قصه ها توانم کرد ، غم نان اگر گذارد

مرا دریاب همه هنگام ،گر توانی

موج

ای موج های نا پایدار شما بودید که اندیشه ام را چنین متزلزل کردید! 

تو نخواهی توانست بنایی بر موج ها بنا کنی !  چرا که موج از زیر هر باری شانه خالی میکند .   

ایا آن بندر آرام از پس این همه بی راهه رفتن های نومید کننده و سرشکستگی در این سو و آن سو فرا خواهد رسید تا سر انجام روانم ارامش یابد و بر اسکله ای استوار نزدیک فانوس دریایی گردان به در یا بنگرد 

 

 

آندره ژید(ناتانائیل)

نظرات 1 + ارسال نظر
خلوت دل سه‌شنبه 25 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 02:33 ق.ظ http://khalvated.blogsky.com

زیبا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد