از انسانی که تویی قصه ها توانم کرد ، غم نان اگر گذارد
از انسانی که تویی قصه ها توانم کرد ، غم نان اگر گذارد

از انسانی که تویی قصه ها توانم کرد ، غم نان اگر گذارد

مرا دریاب همه هنگام ،گر توانی

فریاد سکوت

آنقدر فریادهایم را سکوت کرده ام که اگر به چشمانم بنگرید کر می شوید ...

نظرات 2 + ارسال نظر
[ بدون نام ] یکشنبه 28 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 02:42 ب.ظ

چرا انقد سرد و خاکستریه این جمله :(

والا خودمم نمیدونم چرا !
اصلا میخواید یه نظرسنجی بزاریم تا بدونیم چرا ؟
از بینندگان و خوانندگان عزیز درخواست میشود که ژاسخ دهند !
واقعا چرا؟؟؟؟؟

شوخ ِ شب شنبه 27 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 08:12 ب.ظ http://shokhi.blogsky.com

واقعا هم اینجوری است که شما گفتین، گاهی سکوت رساترین فریاد ِ

برای نرسیدن به آرزوهایم سکوتی میکنم سنگین تر از فریاد
ممنون که سر زدین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد