از انسانی که تویی قصه ها توانم کرد ، غم نان اگر گذارد
از انسانی که تویی قصه ها توانم کرد ، غم نان اگر گذارد

از انسانی که تویی قصه ها توانم کرد ، غم نان اگر گذارد

مرا دریاب همه هنگام ،گر توانی

بهاری، سبزه ای، آهی، نگاهی

درنگی، شعر ِ کوتاهی، نگاهی

همه رفتیم و قابی ماند از ما

 به خوشبختی بگو گاهی نگاهی..
 
  
"شهراد میدری" 
 
 
نظرات 1 + ارسال نظر
آسیه جمعه 23 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 05:00 ب.ظ http://neveshtehayea30.blogfa.com

شعر قشنگ و دردناک بود...

سخن که از دل براید
لاجرم
بر دل نشیند

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد