از انسانی که تویی قصه ها توانم کرد ، غم نان اگر گذارد
از انسانی که تویی قصه ها توانم کرد ، غم نان اگر گذارد

از انسانی که تویی قصه ها توانم کرد ، غم نان اگر گذارد

مرا دریاب همه هنگام ،گر توانی

فالاچی

  من زیاد گریه نمیکنم ولی تا دلتون بخواد الکی میخندم تا جایی که بهم میگن دیوونه 

انگار که نمیخوام جزئی از قوانین این زندگی باشم

 

فقط کسانی که زیاد گریه میکنند میتوانند ارزش زیبایی های زندگی را درک کنند و از ته دل بخندند , گریه کردن آسان است , اما خندیدن بسیار سخت . 

این حقیقت را خیلی زود میفهمی... 

 

"نامه به کودکی که هرگز زاده نشد" 

 

 

نظرات 4 + ارسال نظر
آسیه جمعه 23 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 03:07 ق.ظ http://neveshtehayea30.blogfa.com

خیلی هرفا اومد میخواستم بگم ولی مغزم و دستم تو نگارشش یاریم نمیکنه...
فقط میتونم بگم خیلی قشنگ بود...

دانم ....
مگفته خانم.....

شوخ شب پنج‌شنبه 28 دی‌ماه سال 1391 ساعت 11:20 ب.ظ http://www.shokhi.blogsky.com/

فالاچیه دیگه، کاریش نمیشه کرد!

فالاچیه دیگه .
یه کاریش میکنیم!

A-R-I-Y-A پنج‌شنبه 28 دی‌ماه سال 1391 ساعت 08:49 ب.ظ http://yad-e-ayyam.mihanblog.com/

خنده به هنگام سختی ها کار هر کسی نیست مهارت میخواد به همراه یک دل دریایی
این کتاب جزء کتابهایی هست که از خوندنش بسیار لذت بردم

فرمایشتان کاملا متین خندیدن کار هر کسی نیست

اری کتابی بس زیبا

فاطیما پنج‌شنبه 28 دی‌ماه سال 1391 ساعت 05:00 ب.ظ http://muddy.blogfa.com

همیشه بخند..همیشه..

به روی چشم
همیشه میخندیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد