از انسانی که تویی قصه ها توانم کرد ، غم نان اگر گذارد
از انسانی که تویی قصه ها توانم کرد ، غم نان اگر گذارد

از انسانی که تویی قصه ها توانم کرد ، غم نان اگر گذارد

مرا دریاب همه هنگام ،گر توانی

some advice

1- هر اتفاقی که افتاد نیازی به گفتنش نیست...

2- تا وقتی کاری تموم نشده هیچکس نباید در رابطه با اون چیزی بدونه...

3- حرف یه نفر دیگه رو پیش یه نفر دیگه نگو...

4- نیازی نیست که بقیه بفهمن تو داری چی کار میکنی...

5- هر کاری که انجام میدی یه راز بزرگه که با فاش شدنش شخصیت تو به خطر میافته...

6- هر حرفی که در مورد کسی یا چیزی میزنی احتمال از بین رفتن یا حتی مرگ شخصیت تو رو بیشتر میکنه




نتیجه ی اخلاقی : نکتهء مهم اینه که یاد بگیری چه طور و کی جلوی دهنتو بگیری و در مورد کسی یا کاری که میخوای انجام بدی حرفی نزنی

نظرات 8 + ارسال نظر
آسیه دوشنبه 21 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 10:54 ب.ظ http://neveshtehayea30.blogfa.com

باهات قهرم

با ما به از این باش که با خلق جهانی

:-))))))

آسیه یکشنبه 20 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 02:35 ب.ظ http://neveshtehayea30.blogfa.com

اصن ازت قهرم کهکشان

خانم وکیل حالا باهام قهری یا ازم قهری؟

آسیه یکشنبه 20 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 09:03 ق.ظ http://neveshtehayea30.blogfa.com

خب پسر خوبی باش تا کتک نخوری...
رو ستاره سهیلم سفید کردی...

ستاره سهل که خوبه
من دیگه شدم ستاره هالی...

آسیه شنبه 19 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 04:36 ب.ظ http://neveshtehayea30.blogfa.com

بیا یه بارم خواستم مثل بچه خوب حرف بزنمااااااااااا....

خب طبق روال همیشه حرف میزنم...اگه دم دست بودی قطعا کتک میخوردی

دفه قبل میخواستی بزنی
ایندفه واقعا زدی....

آسیه جمعه 18 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 12:13 ق.ظ http://neveshtehayea30.blogfa.com

درس خوبی بود...

طاعاتتون قبول و عیدتون مبارک...

ممنون

چرا لحنت این طوریه
انگار میخوای بزنی

یاسی پنج‌شنبه 17 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 08:44 ب.ظ

به به به......چه عجب....خوش اومدی....چه عجب این طرفها؟؟؟؟؟عید شد شما حلول کردی به جای ماه؟؟؟؟؟؟!!!!!!

آخ خوب که یادم انداختی من برم عیدی بگیرم تا یادم نرفته

والله یههو گذرمون افتاد گفتیم بیام یه سری بزنیم

نقاشچی پنج‌شنبه 17 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 06:29 ب.ظ

درود بر ستاره ی سهیل
احوالتون چطوره؟
دقیقا...

درود بر شما نیز هم
بابت غیبت هم شرمنده درگیر مسایل زندگی شدیم و از این حرفا و دیگه وقت زیادی ندارم که بیام نت

MOl0D پنج‌شنبه 17 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 05:33 ب.ظ http://epizod3.mihanblog.com

آفففففففففففرررررررررررییییییییین
به ضرس قاطع اینو تجربه کردم و پشت دستو پامو زبونو کله وو همه رو داغ کردم بهش پایبند باشم که الکی هی نرم تو آمپاس

منو که میبینی الان دقیقا تو آمپاسم
اصلا چه معنی میده ادم الکی از خودش قمپوز در کنه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد